سربازان ژاندارمری برای آزادسازی مناطق بر اثر سرما یخ می زدند

به گزارش ایرنا از حوزه هنری انقلاب اسلامی؛ حجت الاسلام سید جبار حسینی در 361اُمین برنامه شب خاطره حوزه هنری که پنجشنبه پنجم مهر در تالار سوره برگزار شد، اظهار داشت: تمام جاده های منتهی به سردشت مسدود بود و تنها راه ارتباطی ما در آن منطقه از طریق بالگرد انجام می شد. حتی برای رساندن نفت به مردم آن را از بالگردی آویزان می کردیم و به دستشان می رساندیم تا برای مایحتاج گوناگون از آن استفاده کنند.

به گزارش ایرنا از حوزه هنری انقلاب اسلامی؛ حجت الاسلام سید جبار حسینی در 361اُمین برنامه شب خاطره حوزه هنری که پنجشنبه پنجم مهر در تالار سوره برگزار شد، اظهار داشت: تمام جاده های منتهی به سردشت مسدود بود و تنها راه ارتباطی ما در آن منطقه از طریق بالگرد انجام می شد. حتی برای رساندن نفت به مردم آن را از بالگردی آویزان می کردیم و به دستشان می رساندیم تا برای مایحتاج گوناگون از آن استفاده کنند.

وی افزود: نیروهای ضد انقلاب آنقدر به منطقه مسلط بودند که تصور آزادسازی دوباره این نواحی را هم نمی کردند اما به لطف خدا و با تلاش نیروهای مرزبانی و ژاندارمری سردشت آزاد شد.

حجت الاسلام حسینی با بیان اینکه اگر امروز شاهد فداکاری مرزبانان هستیم ادامه همان راه نورانی شهدای آنهاست، ادامه داد: سربازان ژاندارمری نقش بسیاری موثری در آزادسازی و احیای امنیت مناطق تحت اشغال ارتش بعث عراق و ضد انقلاب در کردستان داشتند. آنها برای تامین امنیت این مناطق گاهی 12 ساعت ایستاده پست می دادند و برخی از آنها بر اثر سرما ایستاده خشک و یخ می زدند و به شهادت می رسیدند.

این رزمنده دفاع مقدس با تاکید بر نقش همسران شهدا و زنان در پیروزی جبهه های حق علیه باطل در هشت سال دفاع مقدس گفت: نشاط و پویایی ایجاد شده توسط بانوان به همسر، برادران و یا فرزندان خود بسیار بر پیروزی ما موثر بود. حضرت امام خمینی (ره) در بیاناتی با اشاره به همین موضوع اطمینان دادند که ما هیچگاه شکست نخواهیم خورد بلکه روز به روز موفق تر از قبل خواهیم شد.

حجت الاسلام حسینی در خاطره دیگری گفت: در شهر دیواندره که بودیم درگیری ها میان ما و ضد انقلاب از ابتدای شب آغاز تا سپیده دم ادامه می یافت اما نیروهای ما بخاطر مِهری که از حضرت امام در دل داشتند هیچگاه به منازل مسکونی با اینکه عناصر ضد انقلاب در آن مخفی می شدند حمله نمی کردند چرا که معتقد بودند نباید به مردم بی گناه آسیبی برسد. عناصر ضد انقلاب برای مخفی شدن از منازل مسکونی مردم به زور استفاده می کرد و به نوعی آنها را سپر می کردند و از همان منازل نیروهای ما را مورد هدف گلوله قرار می دادند.

این رزمنده دفاع مقدس گفت: مرداد ماه سال 58 کامیاران کردستان به دست ضد انقلاب افتاد حتی ساختمان صدا و سیمای آنجا نیز در اختیار آنها قرار گرفت تا اینکه در سال 59 طی دو ماه پاکسازی این مناطق طول کشید تا کاملا آزاد شد.

حجت الاسلام حسینی همچنین به بیان خاطراتی کوتاه و پراکنده از شهید آبشناسان و دیدار مقام معظم رهبری با مردم کردستان در سال 59 پرداخت و بر نقش مهم این دو نیروی انقلابی در پیروزی های جبهه های حق علیه باطل تاکید کرد.

موفقعیت در عملیات با امدادهای غیبی

سردار احمدعلی گودرزی فرمانده مرزبانی فراجا نیز در این برنامه گفت: در یکی از عملیات ها مهمات بسیار کمی داشتیم و نیروهای بعثی تا بُن دندان مسلح و مجهز بودند از این رو کار بسیار دشواری را در پیش داشتیم. برای رسیدن به خاکریزها و مقر فرماندهی آنها، بخاطر تک تیراندازهایی که داشتند و نیروهایی که مداوماً همه محورها را زیر نظر داشتند؛ کار بسیار کند پیش می رفت تا اینکه به اذن خدا طوفانی از خاک همه جا را فرا گرفت تا جایی که محدوده دید را به کمتر از چهار متر رساند. ما هم از این موقعیت استفاده کردیم و به سرعت خود را در نزدیکترین فاصله ممکن با دشمن قرار دادیم و منتظر دستور حمله شدیم.اما برای این حمله تا زمانی که این گرد و خاک به آسمان بود امکان نداشت.

وی افزود: امداد غیبی بار دیگر خود را نشان داد و ناگهان باران شدید گرفت و همه جا قابل دیدن شد. و ما تونستیم از موقعیت استفاده کنیم و عملیات را با موفقیت به سرانجام برسانیم.

سردار گودرزی به توصیه های انسانی امام در جنگ تحمیلی اشاره کرد و گفت: صدام تصور می کرد به زودی می تواند مناطق گسترده ای از ایران را تصرف کند اما پس از مدتی نه تنها زمین نگرفت بلکه زمین هم داد. از این رو حضرت امام تاکید داشتند تا به چاه های نفت عراق آسیبی نرسد چرا که این نفت متعلق به صدام نیست بلکه به همه مردم عراق تعلق دارد.

توفیق زیارت بعد از شهادت

فرمانده مرزبانی فراجا اظهار داشت: در لشکری که عملیات می کردیم دو نیروی هم نام داشتیم که یکی اهل مشهد و دیگری اهل قم بود. یکی از آنها که اهل قم بود در عملیاتی شهید شد و بخاطر آسیبی که به صورت او وارد شده بود قابل شناسایی نبود به همین دلیل اشتباها به مشهد فرستاده شد و بعد از طواف به دور ضریح امام رضا (ع) خانواده اش متوجه شدند که این شهید فرزندشان نیست و اشتباهی شده است.معلوم بود که آن شهید علاقه بسیاری به امام رضا دارد.

نظرات

captcha